گزیرِ ناگزیر
تاریخ انتشار: ۲۸ آذر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۶۵۰۴۸۲
روزنامه ایران: هماکنون فیلمهای «هنر و تجربه» در ۲۰ سالن سینما در تهران و شهرستان از جمله پردیسهای سینمایی هویزه، اطلس و ویلاژتوریست در شهر مشهد، مهدوی در شهر نیشابور، ساحل و سیتی سنتر در شهر اصفهان، بهمن در شهر سنندج، عصر جدید در شهر گرگان، ستارهباران در شهر تبریز، مهر قدس در شهر همدان، گلستان در شهر شیراز، آزادی در شهر کرمانشاه، سینما سپهر در شهر ساری، تماشاخانه پارس کرمان در شهر کرمان و پردیسهای سینمایی چارسو، ملت، کوروش، نارسیس و سینماهای فرهنگ و موزه سینما در تهران نمایش داده میشود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
«حرف آخر» قاضی خوب و درست معرفی میکند
آقای شفیعی بهعنوان نویسنده و کارگردان «حرف آخر» برایمان بگویید که مشکلات و چالشهای ساخت اثری مستقل آن هم در شرایط امروز سینمای ایران چیست؟
سینمای مستقل، سینمای بیکس و مهجوریست و هیچ پشت و پناهی ندارد. چالشهای فیلمساز مستقل از زمانی که فیلمنامه را مینویسد و مطمئن است که اثرش به گونهای نیست که ارگان دولتی یا سرمایهگذار مطرح به سراغ آن بیاید، آغاز میشود. یکی از مشکلات مهم این است که فیلمنامه باید تولیدی نوشته شود، بهعنوان مثال دیالوگی که در خانه برقرار میشود باید به پارک برده شود تا هزینه نداشته باشد یا کمتر شود. همچنین و متأسفانه از سینمای مستقل در ایران حمایت نمیشود، البته در این زمینه شعار خوب داده میشود یعنی کسانی که مدعی حمایت از سینمای مستقل هستند همان افرادی هستند که حمایت نمیکنند. در ساخت «حرف آخر» حتی یک نفر هم به ما کمک نکرده و تماماً با تلاش و توانایی بچههای گروه ما رقم خورده است. ناگفته نماند که فیلمساز مستقل خیالش از فردا راحت نیست چون پشتوانه ندارد، همه موارد را باید یک نفره پیش برد و مشخص نیست چه اتفاقی برای اکران اثر رخ میدهد. فیلمسازی کار آسانی است اما ساخت اثر خوب بسیار سخت؛ فیلم اول ساختن از تولید فیلم خوب سختتر و فیلم اول بدون بودجه زیاد و تنهایی ساختن از همه مواردی که عرض کردم، سختتر است.
ایده «حرف آخر» چگونه شکل گرفت و چه تفاوتی با دیگر آثار شما به لحاظ مضمون و ژانر دارد؟
من یک زمانی بهدلیل برخی اتفاقات به دادگاه زیاد رفت وآمد داشتم و به این نتیجه رسیدم برخی از قاضیها با متهم یا شاکی بدرفتاری میکنند. از همان زمان جرقهای در ذهنم زده شد که اگر قاضی با من خوب صحبت کند، میتوانم توضیح دیگری بدهم و اتفاق بهتری را رقم بزنم. همانجا این ایده در ذهنم شکل گرفت که یک قاضی خوب و درست معرفی کنم. همچنین قصهای را شنیدم که یک تصمیم غلط باعث شده بود که فردی به زندان بیفتد و اتفاقات بدی برایش رخ بدهد. همه این موارد باعث شد ایده این فیلم سینمایی شکل بگیرد. من سوژههایی را دوست دارم که پُر از چالش باشد و موافق اینکه کار را رئال و به اصطلاح تمیز جلو ببرم، نیستم. در فیلم اول خود و همچنین آثار کوتاهی که تولید کردم، این قضیه را ثابت کردم.، بهعنوان مثال فیلم کوتاه پانزده دقیقهای «رولت» بدون دیالوگ است و سه نفر دور یک میز نشستند و با هم دوئل میکنند. این چالش برایم جذاب بود و باعث شد به سراغ این سوژه بروم. در «حرف آخر» مخاطب با تردید قاضی برای اینکه آیا حکم درست داده است و برای این کار به کاغذها استناد میکند یا نه، مواجه میشویم.
باتوجه به مستقل بودن اثر، حتماً در انتخاب بازیگران با سختیهایی مواجه بودهاید.
بله. با توجه به اینکه قرار بود اثری مستقل بسازیم و بودجه زیادی هم نداشتیم، ناخودآگاه محدوده انتخاب بازیگر بسته میشد، اگرچه من سالها دستیار کارگردانان مختلف در سینما بودم و بسیاری از بچهها و عوامل را میشناختم اما پروسه انتخاب بازیگر طولانی شد. بسیاری از بازیگرانی که با آنها مذاکره کردیم، قصه را دوست داشتند اما به لحاظ دستمزد باهم به توافق نمیرسیدیم. ناگفته نماند که ما در سینمای ایران بازیگر کم داریم. در حقیقت گزینههای بازیگری که بتواند در نقش یک فرد 40 تا 60 ساله بازی کند شاید به 5 یا 6 نفر هم نرسند و اگر این افراد هم سرکار باشند، انتخاب محدودتر هم میشود. باید فضایی ایجاد کرد که بازیگران جدید به سینما معرفی شوند. من تلاش میکنم این کار را انجام دهم و میتوانم بگویم 95 درصد از بازیگران و عوامل پشت دوربینی که در این اثر حضور داشتند، اولین کار سینماییشان را تجربه میکردند. من این میدان را باز کردم که افراد به سینما معرفی شوند و امیدوارم اتفاقات خوبی رخ بدهد.
داستانی که این فیلم به آن میپردازد، قصهای نیست که هر فیلمساز به سراغ آن برود. برای پرداختن آن با چه موانعی روبهرو بودید؟
حقیقتاً کسی جرأت نمیکند به سراغ این قصهها برود، چراکه در همان ابتدا یعنی پروانه ساخت دچار مشکل میشود. در نهایت باید بگویم تولید این فیلم چالش قشنگ و عجیبی برایم بود؛ من در این اثر قاضی را به نمایش گذاشتم که پیگیر دادن حکم درست است و اساساً برای اولین بار به سراغ رضایت گرفتن از خانواده مقتول میرود ،هرچند به او بیاحترامی هم میشود.
آیا از اکران «حرف آخر» در گروه «هنر و تجربه» آن هم در این زمان راضی هستید، دلیل آن چیست؟
من باید از شما بپرسم اگر راضی نباشیم چه کاری میتوانیم انجام دهیم؟ در حال حاضر فیلم خوب و بد وجود ندارد، بلکه پخشکننده است که فیلم را خوب یا بد میکند. اگر یک فیلم متوسط در اختیار پخشکننده خوب قرار بگیرد، اثر در تمام دنیا میچرخد، به جشنوارهها میرود و جایزه کسب میکند و بودجهای که برای آن هزینه شده است، باز میگردد. نمیتوانم بگویم که فیلم برای مخاطب هنر و تجربه ساخته شده است اما پخشکنندهها راضی به پخش اثر ما نشدند و آن را برای اکران در اختیار «هنر و تجربه» گذاشتیم. ناگفته نماند که زمان اکران فیلم دست ما نبود و من با تاریخ شانزدهم آذرماه برای آغاز نمایش «حرف آخر» در سینماها موافق نبودم چراکه همزمان با روز دانشجو، تب و تاب جام جهانی فوتبال، شب شهادت حضرت زهرا(س) و نزدیک به برگزاری جشنواره «سینما حقیقت» بود که همه این موارد باعث میشد فیلم گم شود اما مجبور بودم این اتفاق را رقم بزنم چراکه فیلم دو سال در نوبت اکران بود.
میتوان گفت هم شما بهعنوان فیلمساز و هم گروه «هنر و تجربه» برای اکران این اثر جسارت به خرج دادید؟
بله. اگرچه پس از جابهجاییهایی که برای این مؤسسه اتفاق افتاد، تعداد سالنهای در اختیار «هنروتجربه» و سانسهای اختصاص داده شده به فیلمها کم شده است اما باید از دوستان «هنروتجربه» که همچنان فضا را برای اکران فیلمهایی که تنها برای فروش ساخته نشدهاند و حرفی برای گفتن دارند، فراهم کردند ، تشکر کرد. در حقیقت فیلمسازان از این ویترین برای نمایش آثارشان استفاده میکنند تا بعد در اکران آنلاین و پلتفرمهای داخلی و خارجی آن را نمایش دهند.
با آنکه «حرف آخر» اثری سیاه نیست و فیلمی امیدوارکننده محسوب میشود و همچنین مسئولان دائماً درباره تزریق امید از طریق آثار هنری صحبت میکنند، آیا اثر شما مورد حمایت قرار گرفته است؟
«حرف آخر» فیلمی امیدوارکننده است؛ در حقیقت آدمی را از چوبه دار نجات میدهد و قاضی و قوه قضائیه خوب معرفی میکند اما هیچ ارگانی حمایت نکرد.این اثر که فیلمی سالم و شریف است اما قطعاً بیایراد نیست، زیبایی را نشان میدهد و ناامیدی را ترویج نمیکند، تمام گفته مسئولان را پیاده کردیم. همچنین سؤال ایجاد کردیم و جواب آن را دادیم اما زمانی که بهدنبال حمایت بودیم، فقط جواب سر بالا تحویل ما دادند، حتی با قوه قضائیه هم مکاتبه کردیم اما آنقدر درگیر بوروکراسی شدیم که دیگر پیگیری نکردیم. این باعث میشود منِ فیلمساز برای اثر بعدی ام به این مسأله فکر کنم که جشنواره خارجی چه چیزی دوست دارد، چراکه دوست دارم فیلمم دیده شود و تعهدم به سرمایهگذار باقی بماند.
از سرگیری فعالیت گروه «هنروتجربه»را چگونه ارزیابی میکنید؟
یکسری از فیلمها در جشنوارههای خارجی مانند کن، لوکارنو و... جایزه میگیرند و سرمایهشان باز میگردد ،اما یکسری آثار داریم که یتیم هستند و تنها گزینه رهاییشان اکران در «هنروتجربه» است. در حقیقت این گروه سینمایی برای کسانی که هیچ میدانی برای پخش آثارشان ندارند، بسیار مناسب است.
«عمارتی در مه» اثری معمایی است که غافلگیری دارد
آقای میر سید «عمارتی در مه» چندمین اثر سینمایی شما محسوب میشود و چه تفاوتی با دیگر آثارتان دارد؟
- بنده بهدلیل تخصص در امور حقوقی به تهیهکنندگان و فیلمسازان در زمینه تنظیم و عقد قرارداد با بازیگران، عوامل و سرمایهگذاران در پروژههای متعدد مشاوره حقوقی میدهم و به لحاظ حجم کاری صرفاً در زمینه تهیهکنندگی فعالیت نمیکنم اما فیلم «عمارتی در مه» بعد از همکاری و ساخت یک اثر تلویزیونی رقم خورد. ناگفته نماند که فضای داستان از ایده خلاق و نویی بهره برده است که میتواند رویکرد چندوجهی رواندرمانی یا رشد و توسعه فردی افراد جامعه را که جزو نیازهای ضروری جامعه است، سامان بخشد. من نیز به همین دلیل تهیهکنندگی این اثر را برعهده گرفتم.
این فیلم سینمایی اثری سایکودرام معرفی شده است. ساخت چنین فیلمی با چه چالشهایی روبهروست و اساساً چقدر در سینمای ایران مخاطب دارد؟
- ساخت فیلمهایی بر پایه پزشکی بیشک احتیاج به تحقیق و کاوش دارد، باید از نگاه کارشناسان ذیصلاح مورد تأیید قرار بگیرد و هیچگونه وجه تمایزی نداشته باشد. متأسفانه به فیلمهایی در این سبک بسیار کم توجه و پرداخت شده است و کمبود این ژانر بسیار به چشم میآید. بر این اساس با توجه به دغدغههای فیلمساز، مشکلات تولید و رنج تهیه سرمایه و همچنین وفور داستانهای کلیشهای و تجاری بر خودم رسالتی دیدم که با خلق اثری نو از زوایای دیگر این درمان اثبات شده را معرفی و حمایت کنم. ذکر این نکته خالی از لطف نیست که من ساخت اثری متفاوت و کاربردی را که هم بتواند به جامعه درمانی کمک کند و هم منجر به خوب شدن حال مردم بشود، رسالت دینی خود میدانم و با این هدف ساختن فیلم یا هر اثر تأثیرگذاری را در هر زمان و شرایط واجب میدانم.
با نگاه به اسامی بازیگران که تعداد آنها هم قابل توجه است، میتوان دریافت که نقشآفرینان، افراد چهره یا به اصطلاح سلبریتی نیستند. به چه دلیل به سراغ بازیگران کمتر شناخته شده رفتید؟
- محوریت فیلم معمایی بود و از آنجا که بازیگران چهره با توجه به شناخت ذهنی مخاطب از آنها، باعث پیشداوری میشود، از بازیگرانی بهره بردیم که چهره نیستند. همچنین بازیگر ناشناخته میتواند به معمایی و ناشناخته بودن کاراکتر کمک کند و بیننده بدون هیچگونه پیشزمینه ذهنی او را بپذیرد. ناگفته نماند که «عمارتی در مه» اثر هنری و نه تجاری است یعنی به فروش فیلم فکر نشده است. از سوی دیگر یکی از اهداف این فیلم، معرفی بازیگران مستعد و توانمند به شاخه بازیگری بوده است که بتوانیم زمینهساز استعدادیابی در این عرصه شویم.
اگر بخواهید از مخاطب دعوت کنید «عمارتی در مه» را تماشا کند، میگویید به چه دلیل؟
اگرچه در دل کار و هنگام اجرا مغایرتهایی بهوجود آمد و حتی ممکن است مخاطب به این فکر کند که میشد پردازش بهتری روی این موضوع انجام داد اما در مجموع حس میکنم با توجه به شرایط مذکور و روشهای رواندرمانی نو که در این فیلم روایت شده است، دارای جذابیتهایی برای متخصصان رواندرمانی، مددجوها و دانشجویان است. همچنین این فیلم مناسب افرادی است که علاقهمند فیلم معمایی-هیجانی هستند و با توجه به اینکه اثر غافلگیری هم دارد، میتواند به جذابیتهای فیلم کمک کند.
مخاطب اصلی «عمارتی در مه» چه کسانی هستند و این اثر چه هدفی را دنبال میکند؟
با توجه به کششی که در فیلمنامه وجود داشت و پژوهشی که برای اثر انجام شد، لایههای پنهانی از این بیماری که شاید در موارد مشابه آن در این ژانر بدان کمتر پرداخت شده است، جلوهگر شد. ما تلاشمان بر این بود که در داستان بدعتی را قرار دهیم تا لایههای پنهان این بیماری بهتر به تصویر کشیده شود و بواسطه خلق معنایی متفاوت و به دور از کلیشههای رایج، روایتی نو داشته باشد و فراگیر شود. اگرچه سینما جزو اولویتهای مردم نیست اما بهدنبال این بودیم که هر مخاطبی را با هر شرایطی جذب کنیم و او را به سینما بکشانیم.
فعالیت مجدد «هنروتجربه» تا چه اندازه در سینمای ایران حس میشد؟
- باید از گروه سینمایی «هنروتجربه» تشکر کنم که از فیلمهایی با ایدهها و اندیشه نو حمایت میکند و زمینهساز این شده است که با حمایتهای مادی و معنوی و تجربه کردن شیوههای جدید به پویاتر شدن فضا و توسعه زبان سینما بیفزاید و انگیزهای برای تهیهکنندگان و فیلمسازان شود.
بازدارندگی در مقابل فیلمهای تجاری مبتذل
آقای قنبری ایده «اینان» برگرفته از یک داستان واقعی است؟
- بله. من بهدلیل اینکه همزمان مستندساز نیز هستم، همیشه سوژههای سینمایی خود را در حین ساخت آثار مستندم پیدا میکنم کمااینکه پیش از ساخت این فیلم حدود چهار سال پیش در حال ساخت مستندی درباره خادمان فرّاش حرم امام رضا(ع) بودم که سوژه آن اثر روزی با یک ساعت قیمتی به سراغم آمد و ساعتی گرانبها را به من نشان داد و گفت که یک خانم پس از خواندن نماز در حرم مطهر، ساعتش را جا گذاشته است. همین موضوع مرا بر آن داشت تا از او بپرسم آیا آن خانم جوان بود؟! وقتی پاسخ مثبت داد، من داستانم را در ذهنم کامل کردم. داستان ابتدایی این بود که یک جوانِ فرّاش فقیر عاشق دختر نماز خوان ثروتمندی میشود و یک شی قیمتی از دختر برجا مانده است که میتواند زندگی فقیرانه او را بهتر کند ولی اگر بخواهد پیش برود نباید دزد باشد و در حرم امام رضا(ع) گناهی مرتکب شود. این داستانک بتدریج و طی یک سال در ذهنم کامل و تبدیل به فیلمنامه حاضر شد.
دلیل نامگذاری فیلمتان به «اینان» چه بود؟
من همیشه تلاش میکنم فیلم اجتماعی بسازم و معنا نیز برایم معنی دیگری جز این ندارد که باید هر معنایی از روابط فی مابین انسانها برآید. در واقع معتقدم والاتر از ارزشها نیز ریشه در شیوه تبادلات انسانی ندارد، به همین دلیل هیچ میلی نداشتهام تا تصور مخاطبان را از اینکه بنده در مشهد یا حتی اگر در حرم امام رضا(ع) کار کردم، فراتر از زندگی معمول انسانی باشد، پس عنوان «اینان» را انتخاب کردم تا این مفهوم ارائه شود که من با انسانهای پیش روی خودم سرکار دارم.
در مصاحبهای گفته بودید «اینان» فیلمی درباره ایمان است. این موضوع در ذات فیلم نهفته شده است یا براحتی میتوان آن را از اثر برداشت کرد؟
اگر ایمان به معنای چنگ زدن به کسی یا مفهومی که از درون آدمی را ایمن میسازد، باشد، شخصاً میتوانم به شرطی قبول کنم که خود ارائههای فکری چنین ایمانی را با شیوههای عالمانه به شکلی از احساس، عاطفه و اندیشه درونی تبدیل کنم که دیگر نتوانم درباره آن حتی به دیگران توضیح بدهم و نیازی هم به شرح و توضیح دیگران داشته باشم، بر این اساس هرگاه که به چنین احساسی از ایمان برسم، قطعاً دیگر حتی نیازی به دریافت اطلاعات درباره شریعت از دیگری خواهم داشت و در واقع همان علومی که خواندهام، آنقدر رهنمود صحیحی در خود داشتهاند تا در صورت لزوم به شریعتی نو بتوانم بدان واسطه پیدا کنم. تصور کنید اگر فضانورد باشید و سالها در آسمانها زندگی کنید، آیا میتوانید شریعت خود را از دیگری سراغ بگیرید؟ یا حتی روی زمین و در نقطهای به دور از دسترسی به مأخذ چگونه میشود از ایمان سخن گفت. این یکی از موضوعات پنهان در ذات این فیلم است.
ضرورت استفاده از بازیگران بومی برای ساخت آثاری را که جز در پایتخت تولید میشوند، چه میدانید؟
من همیشه در آثارم از بازیگران بومی منطقه بهره میبرم چراکه به فیلم اصالت میبخشند و یک رابطه متقابل نیز بین منِ فیلمساز و بازیگران نیز به وجود میآید و نهایتاً منجر به این میشود تا هم من در کارهای بومی تخصص پیدا کنم و هم آنها شرایط کار در سینما را بشناسند. در حقیقت این اتفاق منجر به نوعی توسعه فکری دوطرفه میشود.
وضعیت اکران این فیلم در حال حاضر به چه صورت است؟
من راضی به اکران نبودم اما تهیهکنندهام اصرار داشت که این اتفاق بیفتد و پیش رفت و اکران کرد. بهدلیل شرایط اجتماعی فعلی امکان ندارد فیلم فروش خوبی داشته باشد و میدانم که نه تنها فیلم بنده که با بودجه کمی ساخته شده است بلکه آثاری که با بودجههای بسیار کلان ساخته شدهاند نیز روزهای خوبی را پشت سر نمیگذارند و فروش خوبی ندارند.
فکر میکنید «هنروتجربه» به چه دلیل باید حفظ شود و بیش از پیش در اکران آثاری که شبیه سینمای بدنه نیستند، پیشرفت کند؟
- وجود گروه هنروتجربه واجب و ضروری است چرا که نوعی بازدارندگی در مقابل فیلمهای تجاری مبتذل محسوب میشود و حتی موجبات مقابله با وادادگی سینمای ایران در مقابل سینمای بیگانگان را فراهم میکند.
انتهای پیام/
mdi-penسپیده شریعت رضویمنبع: ایران آنلاین
کلیدواژه: ناگفته نماند سینمای ایران عمارتی در مه هنر و تجربه برای اکران فیلم هایی حرف آخر فیلم ها باعث شد
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۶۵۰۴۸۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
برنامه سینماهای اصفهان امروز جمعه ۱۴ اردیبهشت + ساعت اکران «مست عشق» و قیمت بلیت
فیلمهای روی پرده در سینماهای سیتیسنتر، ساحل، چهارباغ و سپاهان اصفهان در روز جمعه، چهاردهم اردیبهشت معرفی میشود.
به گزارش خبرگزاری ایمنا، فیلمهای تمساح خونی، پرویزخان، نوروز، ایلیا جستوجوی قهرمان، آسمان غرب، مست عشق، بی بدن، روشن، آپاراتچی و سال گربه در سینماهای سیتیسنتر، سپاهان، چهارباغ و ساحل اصفهان امروز _جمعه، چهاردهم اردیبهشت_ اکران میشود که جدول برنامه و ساعت پخش آنها به شرح زیر است:
سینما سیتیسنتر:نام فیلم | سانسها | قیمت بلیت (تومان) |
مست عشق | ۱۱:۲۰، ۱۲:۴۰، ۱۴:۵۰، ۱۷:۰۰ | ۸۰۰۰۰ |
تمساح خونی | ۱۲:۱۵، ۱۴:۳۰، ۱۶:۴۵ | ۸۰۰۰۰ |
بی بدن | ۱۲:۵۰، ۱۴:۵۰، ۱۷:۰۰ | ۸۰۰۰۰ |
آسمان غرب | ۱۱:۴۵، ۱۵:۲۵، ۱۸:۰۰، ۲۲:۰۰ | ۸۰۰۰۰ |
ایلیا جستوجوی قهرمان | ۱۱:۳۰، ۱۵:۰۰ | ۸۰۰۰۰ |
نوروز | ۱۳:۱۵، ۱۶:۴۵ | ۸۰۰۰۰ |
سال گربه | ۱۲:۳۰، ۱۴:۴۵، ۱۶:۵۰ | ۸۰۰۰۰ |
آپاراتچی | ۱۳:۳۵، ۱۷:۱۰ | ۸۰۰۰۰ |
نام فیلم | سانسها | قیمت بلیت (تومان) |
مست عشق | ۱۰:۰۰، ۱۱:۰۰،۱۲:۰۰، ۱۲:۴۵، ۱۳:۴۵، ۱۴:۰۰، ۱۵:۰۰، ۱۵:۴۵، ۱۷:۰۰ | ۸۰۰۰۰ |
تمساح خونی | ۱۰:۴۵، ۱۳:۰۰ ،۱۵:۰۰ ،۱۷:۱۵ | ۸۰۰۰۰ |
آپاراتچی | ۱۰:۰۰، ۱۵:۴۵ | ۸۰۰۰۰ |
نوروز | ۱۰:۳۰، ۱۲:۳۰، ۱۴:۱۵، ۱۷:۴۵، ۱۸:۰۰ | ۸۰۰۰۰ |
ایلیا جستوجوی قهرمان | ۱۱:۴۵، ۱۴:۰۰، ۱۶:۰۰، ۱۸:۰۰ | ۸۰۰۰۰ |
بی بدن | ۱۰:۰۰، ۱۲:۰۰ ،۱۴:۰۰، ۱۶:۰۰ | ۸۰۰۰۰ |
سال گربه | ۱۰:۰۰، ۱۲:۰۰ ،۱۴:۰۰، ۱۶:۰۰ | ۸۰۰۰۰ |
آسمان غرب | ۱۲:۲۰، ۱۴:۱۵، ۱۶:۱۵، ۱۸:۱۵ | ۸۰۰۰۰ |
نام فیلم | سانسها | قیمت بلیت (تومان) |
مست عشق | ۱۱:۱۵، ۱۳:۰۰، ۱۴:۰۰، ۱۶:۰۰، ۱۷:۰۰، ۱۸:۰۰، ۱۹:۰۰ | ۸۰۰۰۰ |
تمساح خونی | ۱۰:۰۰، ۱۲:۰۰، ۱۴:۳۰ | ۸۰۰۰۰ |
ایلیا جستوجوی قهرمان | ۱۱:۳۰، ۱۴:۴۵ | ۸۰۰۰۰ |
نوروز | ۱۰:۰۰، ۱۱:۴۵، ۱۳:۱۵ | ۸۰۰۰۰ |
آپاراتچی | ۱۶:۴۰ | ۸۰۰۰۰ |
بی بدن | ۱۳:۰۰، ۱۹:۰۰ | ۸۰۰۰۰ |
آسمان غرب | ۱۰:۰۰، ۱۰:۳۰، ۱۵:۰۰، ۱۸:۱۵ | ۸۰۰۰۰ |
سال گربه | ۱۲:۳۰، ۱۵:۰۰، ۱۷:۰۰ | ۸۰۰۰۰ |
نام فیلم | سانسها | قیمت بلیت (تومان) |
مست عشق | ۱۴:۴۵، ۱۵:۴۵، ۱۷:۴۵، ۱۹:۰۰ | ۶۰۰۰۰ |
تمساح خونی | ۹:۴۵، ۱۱:۴۵، ۱۳:۴۵، ۱۷:۰۰ | ۶۰۰۰۰ |
نوروز | ۹:۳۰، ۱۱:۰۰ | ۶۰۰۰۰ |
ایلیا جستوجوی قهرمان | ۱۴:۰۰ | ۶۰۰۰۰ |
آپاراتچی | ۹:۳۰، ۱۲:۳۰، ۱۵:۳۰ | ۶۰۰۰۰ |
بی بدن | ۱۱:۰۰ ،۱۳:۰۰ ،۱۵:۰۰، ۱۷:۳۰، ۱۹:۱۵ | ۶۰۰۰۰ |
آسمان غرب | ۱۳:۰۰، ۱۹:۰۰ | ۶۰۰۰۰ |
سال گربه | ۱۱:۱۵، ۱۷:۰۰ | ۶۰۰۰۰ |